کم عقلی های همسران

ساخت وبلاگ

اکثرا همه ی ما به جز اولیای خدا و مومنان واقعی کم عقلیم اما میزانش فرق می کنه.
کم عقل به معنی کم هوش نیست ممکنه یه نفر دکترا داشته باشه و هوش بالایی هم داشته باشه اما خیلی هم کم عقل باشه. در حدیثی، معروف به جنود عقل و جهل، انسان عاقل شرح داده شده است.
عقل از ریشه عقال به معنی در بند کردن نفس. در این حدیث سپاه عقل و سپاه جهل مشخص شده. هرچه به سپاه جهل نزدیک بشیم کم عقل تریم و هرچه به سپاه عقل نزدیک تر بشیم عاقل تریم.
کجایند روانشناسان ما که تست اسلامی میزان عقلانیت با توجه به این حدیث طراحی کنند.
مثال بزنم مثلا یه سوال می تونه این باشه؟
اگر از خانواده همسر یکی به شما تیکه سنگین انداخت چی کار می کنید؟
جواب دادن مثل خودش
قهر کردن تا زمانی که اصلاح بشه
به همسرم می گم بهش بگه رفتارش رو درست کنه.
اصلا مهم نیست ساده از کنارش رد می شم شاید هم منظورش تیکه نبوده شوخی بوده.
بر اساس اینکه کدوم گزینه انتخاب بشه شما نمره می گیرید.

حالا برای تمام جنود عقل و جهل سوال طراحی بشه و تست رسمی قبل از ازدواج بشه چه خوب می شه
به جای تست هوش تست عقل بذاریم.
حالا برای جواب اجمالی نه جزیی سوال بالا که سوال بی جواب بد هست صوت زیر رو گوش کنیم که استاد طاهرزاده توضیح می دن چگونه یک رکوع خوب داشته باشیم:

دریافت

این صوت بالا گزیده شرح آداب الصلاة امام خمینی ره توسط استاد طاهرزاده است.

و عجیب نیست اگر بگیم اکثر یا شاید تمام مشکلات رو با نماز خوب می شه حل کرد.
اما حدیث در ادامه

مثلا بعضی سپاهیان در این حدیث عبارتند از:

......

الْخَیْرُ وَ هُوَ وَزِیرُ الْعَقْلِ وَ جَعَلَ ضِدَّهُ الشَّرَّ وَ هُوَ وَزِیرُ الْجَهْلِ
وَ الْإِیمَانُ وَ ضِدَّهُ الْکُفْرَ
وَ التَّصْدِیقُ وَ ضِدَّهُ الْجُحُودَ
وَ الرَّجَاءُ وَ ضِدَّهُ الْقُنُوطَ
وَ الْعَدْلُ وَ ضِدَّهُ الْجَوْرَ
وَ الرِّضَا وَ ضِدَّهُ السُّخْطَ
وَ الشُّکْرُ وَ ضِدَّهُ الْکُفْرَانَ
وَ الطَّمَعُ وَ ضِدَّهُ الْیَأْسَ
وَ التَّوَکُّلُ وَ ضِدَّهُ الْحِرْصَ....
از جمله از بهترین شرح های حدیث، شرح بسیار عالی امام خمینی ره است که استاد طاهرزاده نیز این کتاب رو شرح دادند.
صوتش رو جستجو کنید در اینترنت هست.
حالا بریم سراغ ازدواج. مثل فیلم ها و رمان ها فکر نکنیم که وارد یه زندگی عشقولانه می شیم و کاملا همکفو هستیم.
بالاخره همسرشو یه مقدار کم عقله و همچنین خودتون. اما مقدارش ممکنه زیاد باشه در حدی که انگار شما زن نگرفتین یه دختر به بچه هاتون اضافه شده یا یه پسر در مورد شوهر.

یا ممکنه کم باشه اما همون میزان کم عقلی هم کنار اومدن باهاش سخته.
اما در مورد کم عقلی های همسر دو حالت داره.
یا  صبر و پذیرش کم عقلی‌ و نزدیک شدن به رضا.
 یا صبر و انتظار عقلانیت.
صبر با پذیرش تولید شکر می کنه
صبر با انتظار ممکنه تولید ناشکری و نارضایتی از زندگی کنه.
البته پذیرش با تلاش برای اصلاح هست اما اصلاح خیلی خیلی کم اتفاق می افته چرا؟
مثلا فرض کنیم یه انسان زودرنج رو می خوایم درمان کنیم.
اول باید مبانی فکریش درست بشه اصالت با روحه و حدیثی داریم به نام عنوان بصری.
دوم خود نفسانیش رو باید بکشه چون اون که بهش بر می خوره خود نفسانیه وقتی این خود نباشه نمی رنجه. چطوری؟ باید یه مدت ضد بزنه شرحش بماند.
بعد چی؟ باید مبانی فکری رو تبدیل به ذکر کنه تا ملکه بشه اون وقت زودرنج درمان می شه. اما مشکل اصلی تر چیه؟
اصلا  آدم زودرنج قبول نداره زودرنجه و فکر می کنه مشکل از بقیه هست و می خواد بقیه رو اصلاح کنه.
پس تغییر خیلی سخته. و خیلی هم تلاش می خواد برای تغییر.
اگر همسر ما در مواردی کم عقله  (کم عقل طبق حدیث) بپذیریم. این حدش همینه و برای من همین مناسبه با همین حد عقل چرا؟
 چون خداوند علیم حکیم کریم قدیر سبحان برای من انتخاب کرده نتیجه می دهد تولید شکر.
علیم است می داند و جهل ندارد
حکیم است حکمت دارد و بیهوده کار نمی کند.
قدیر است و ناتوان نیست
کریم است و بخل ندارد
سبحان است بی خطا در ربوبیت و تربیت

یا فضل است یا عدل چرا عدل؟ به دلیل ذکر یونسیه.

اما اگر صبر با انتظار باشه. این همسر من خوبه اما کاش این قدر این جوری نبود اون جوری بود و ..‌‌. همین کاش ها تولید ناشکری می کنه.
البته همین پذیرش با تقویت توحید ربوبی اتفاق می افته نه روی هوا.
از جهت علمی فهمیدن توحید ربوبی از جهت ذکری مثلا تمرین کنیم که قیام نماز توحید فعلی هست و رکوع توحید صفاتی و سجده توحید ذاتی (شرح در کتاب آداب الصلاه امام خمینی ره)
حالا با این مقدمه بشنویم آیت الله خوانساری چطوری فحش های همسرش رو می شنیده و بهش برنمی خورده.

آیت الله احمد خوانساری هم او که نماز باران موقع خوشکسالی قم خواند و بارانی فراوان بارید.

قصه فقر ایشان و توهین همسر و خربزه تلخ در صوت زیر گزیده برنامه حدیث سرو:

دریافت

.اما چرا شکر این همه مهمه و کاش کاش کردن بد هست؟

چون شکر پایه حکمت لقمانی هست
وَلَقَدْ آتَیْنَا لُقْمَانَ الْحِکْمَةَ أَنِ اشْکُرْ لِلَّهِ وَمَن یَشْکُرْ فَإِنَّمَا یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ
 ما به لقمان حکمت دادیم؛ (و به او گفتیم:) شکر خدا را بجای آور. هر کس شکرگزاری کند، تنها به سود خویش شکر کرده؛ و آن کس که کفران کند، (زیانی به خدا نمیرساند)؛ چرا که خداوند بینیاز و ستوده است
سوره لقمان آیه 12

و دوم شکر مثلا در آیه بالا مقابله کفر به کار برده شده و این اهمیت شکر رو می رسونه. شکر و کفر کنار هم.
یعنی انسان با این شیوه از زندگی با کم عقلی های همسر و اطرافیان راضی هست. یا هر شرایط سختی مثلا فقر یا ....

اما نکته بعد، زحمت شما وقتی با کم عقل ها در ارتباط هستین بیشتره.
زحمت بیشتر یعنی زجر بیشتر یا یعنی ثواب بیشتر؟
مرد یا زنی  که با وجود یا نبود همسر . هم پدر هست هم مادر زحمتش دو برابره با نگاه جهان بینی ثواب راضی هست . با نگاه جهان بینی حمالی مدام ناراضی هست.
سختی بیشتر یعنی ثواب بیشتر.

اینکه این همه سختی داری توی زندگی می کشی قراره به آب فراوان برسی. آب فراوان.
وَأَن لَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِیقَةِ لَأَسْقَیْنَاهُم مَّاءً غَدَقًا
 و اینکه اگر آنها (= جنّ و انس) در راه (ایمان) استقامت ورزند، با آب فراوان سیرابشان میکنیم
سوره الجن آیه 16
استقامت کن آب می دن و اما آب در قرآن بسیار معناهای عظیمی داره.
مثلا عرش روی آبه آیه ۷ هود‌. یا آب یعنی امام حدیث ذیل آیه ۳۰ ملک.
آیت الله حق شناس گویا این آیه رو زیاد می خواندند.

طبق محاسبات ریاضی بینهایت منهای هفت می شود بینهایت.

خداوند بینهایت نعمت داده از نفس کشیدن و مزه ها رو فهمیدن و انگشت و ....تا اسلام و ولایت و ..... حالا هفت هشت تا هم از روی حکمت نداده که اونم البته نعمته خداوند که بخیل نیست.

حالا بینهایت منهای هفت می شود بینهایت.
معمولا مومن همواره در  حال دویدنه اما حیای از خدا هم داره.
حیا سه اصل داره شوق به معشوق داره هیبت معشوق در نظرش هست و سوم او می بیند. سه تا با هم. چون مثلا هیبت خالی تولید خوف می کند شوق خالی تولید رجا.
کسی که حیای از خدا داره در عین اینکه مدام در حال دویدن است اما با عشق خدا با نشاط هست.

توضیح بیشتر استاد قاسمیان.

دریافت


اما بالاترین مرحله. سالک موحد چرا ندارد.

و این با توحید ناب حاصل می شه. شرحش با آیت الله مرحوم محمد شجاعی ره در صوت زیر

دریافت

بشنو اکنون قصهٔ آن ره‌روان
که ندارند اعتراضی در جهان

ز اولیا اهل دعا خود دیگرند
که همی‌دوزند و گاهی می‌درند

قوم دیگر می‌شناسم ز اولیا
که دهانشان بسته باشد از دعا

از رضا که هست رام آن کرام
جستن دفع قضاشان شد حرام

در قضا ذوقی همی‌بینند خاص
کفرشان آید طلب کردن خلاص

حسن ظنی بر دل ایشان گشود
که نپوشند از عمی جامهٔ کبود

 حالا بعد از همه این بحث ها اصلا فکر نکنیم که ما خیلی عاقلیم. چه بسا مثلا همین من. رفتم اون طرف و تمام علمم با یه فشار مرگ پرید. و دستم خالی خالی شد چون دو نوع ایمان داریم ایمان مستودع و ایمان مستقر.
چه بسا من از همه کم عقلتر باشم و فکر می کنم که عاقلم.

اینکه از همه بدتره، کم عقل باشیم و فکر کنیم عاقلیم.

پس به عیوب خودم مشغول باشم که دستم خالی است و از همه محتاج تر به دعا. التماس دعا.

توضیح ایمان مستقر و مستودع در صوت زیر از استاد قاسمیان

دریافت


شنگول العلما...
ما را در سایت شنگول العلما دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delkadeha بازدید : 138 تاريخ : پنجشنبه 5 خرداد 1401 ساعت: 13:48